سپیدبرفی

انتظار

سلام این چند وقت اصلا دوست نداشتم برات چیزی بنویسم خیلی ناراحتم الان که دیگه داغون داغونم ............ توی چند ماه گذشته فقط کارم شده بود آزمایش دادن و دارو خوردن ماه گذشته خیلی عذاب کشیدم داروهایی که استفاده کرده بودم خیلی اذیتم کرد خیلی اشک ریختم گفتم شاید خدا دلش برای این همه اشکی که من ریختم بسوزه ولی نسوخت و تنها کسی که همه وجودش اتیش گرفت من بودم بعد از اون همه درد کشیدن دقیقا توی روزی که جشن تولدم بود پری امد و فقط کارم اشک و اه شد اصلا فکرشو نمیکردم که این ماه جواب نگیرم ولی خوب شانس منم اینه دیگه و هیچ کاریش نمیشه کرد خلاصه که خیلی حالم گرفتس تازه یه اتفاقی هم افتاده که چند روزه کارم شده اشک و اه و گریه .... وقتی شوشو دید ا...
15 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سپیدبرفی می باشد